--

یکی از سازهای کوبه ای که از دیرباز معمول و متداول بوده است دف می باشد که به لحاظ سادگی در ساختمان و نوای روح نواز همیشه مورد توجه مردم بوده است. کلمه دف در اصل عبری است و معنی کوبیدن را میدهد. ساختن، نواختن و استفاده از این ساز همواره در فرهنگهای مختلف متداول بوده و در هر قوم با توجه به آداب و رسوم و سنتهای حاکم کاربرد ویژه ای داشته است. در برخی قبایل از دف به عنوان ساز اصلی در مجالس سور و شادی و در برخی اقوام استفاده از این ساز مخصوص مراسم  جنگ و کارزار بوده و برخی دیگر آن را برای اجرای مراسم آئین مذهبی مورد استفاده قرار می داده اند.

تاریخچه دف

در هزاره سوم قبل از میلاد ساکنان دره نیل (مصر باستان) در معابد خود هر روز مراسم مذهبی را با صدای انسان و سازهای مختلف از جمله دایره های بزرگ در برابر خدایان متعدد خویش انجام می دادند.

در حدود هزار و پانصد سال قبل از میلاد مسیح حضرت موسی نزد کاهنان مصری علوم و موسیقی را تعلیم دیده بود. در آن دوره همراه با سازهایی که نوازندگان می نواختند سازی به نام توف که به احتمال زیاد همان دف می باشد همراهی می کرده است.

همچنین به گفته یکی از محققان تُرک در عروسی حضرت سلیمان و بلقیس دف نواخته می شده است. از نشانه های دیگر حضور دف در میان مردم نقشهای حجّاری شده دسته ای از نوازندگان در خرابه های باستانی آسوره می باشد که در میان آنان سازهای گوناگون از جمله ساز دف به چشم میخورد که از نظر ساختمان تفاوت چندانی با دف امروزی نداشته است.

بر طبق روایاتی که از روزگاران کهن در ادبیات ایران باستان آمده است مراسم جشن نوروز و تحویل سال پارسیان در دوران شاهنشاهی هخامنشیان و بعدها ساسانیان توسط نوای دف همراهی می شده است. در مزمور ۱۴۹ "مزامیر حضرت داوود" این طور آمده است :  خداوند را ستایش نمائید... اسم او را به سرنا ستایش نمائید او را با رقص و دف و بربط تزمیر نمائید... خدا را در قدس او تسبیح بخوانید، او را با دف و رقص تسبیح بخوانید.

ریشه و معنی لغت دف

در "برهان قاطع" ذیل لغت دف می خوانیم : "دف به معنی چنبری باشد که پوست بر آن چسبانند و قوّالان نوازند." در حاشیه ی برهان مصحّح دکتر معین آمده است:

"به این معنی در عربی دف (از آلات طرب) از عبری تف مشتق از تفف به معنی زد و کوبید است" باز در همین حاشیه آمده است : "دف واژه ای سومری است و در اصل دوب بوده است . دوب در زبان سومری به معنی لوحه و خط است .

آقای هوشنگ جاوید پژوهشگر در زمینه ی مردم شناسی و موسیقی محلی می گوید : «دپ- باتر-دوب -دایره –تبوراک» نامهای ایرانی دف در قرون مختلف است.

ساختمان دف

ساختمان دف را می توان به اجزای زیر تقسیم کرد:

- کلاف اصلی

حلقه ای چوبی است با عرض ۵ الی ۶.۵ سانتی متر با دایره ای به قطر ۵۰ الی ۵۵ سانتی متر که روی قسمت پشت چوب یک فرورفتگی ایجاد می گردد که محل استقرار انگشت شست می باشد.

- پوست

برای ساختن دف از دو نوع پوست استفاده می شود:

پوست طبیعی که از پوست حیواناتی همانند گوسفند، بز، آهو و میش استفاده میگردد. 

پوست مصنوعی که نسبت به پوستهای طبیعی خواص بیشتری دارد از جمله داشتن کوک ثابت، یکسان بودن ضخامت سطح پوست و موارد بسیاری که از نظر سازنده دف اهمیت دارد. در هر دو صورت پوست بر روی کلاف کشیده میشود.

- حلقه ها

در جدار داخل کلاف قلّاب هایی تعبیه می گردد که روی آنها حلقه های فلزی ۳ تایی یا ۴ تایی و با فاصله ۳ سانتی متر از پوست و ۱ سانتی متر از دسته پهلویی نصب میگردد.

- گل میخ ها

به منظور مهار کردن و نگاه داشتن پوست روی کلاف از میخ های سر تخت استفاده میشود. 

کشورها و مناطقی که ساز دف در آنها رایج است

از این ساز در قاره آسیا بیش از مناطق دیگر جهان استفاده می کنند و در هر کشوری به فراخور حال و هوای موسیقی خود از آن استفاده میشود. ایران، ازبکستان، ارمنستان، تاجیکستان، قرقیزستان، افغانستان، پاکستان، بحرین، قطر، عمان، عربستان، عراق، کویت، ترکیه، چین، ژاپن، تایلند، تایوان و حتی در کشورهای اروپایی مانند: آلمان، جنوب اسپانیا و آمریکا نواختن دف رایج است و تقریبا در همه این کشورها اصول دف نوازی یکسانی وجود دارد.

اما تنها کشوری که این ساز را به اوج و کمال خود رساند ایران میباشد بطوریکه یکی از سازهای ملی و ارکستری محسوب می شود. در دوران پیش از اسلام دف در موسیقی ایرانی و کُردی حضور داشته به طوری که ردپای ریتم های آن هنوز در موسیقی کردی وجود دارد. اما با ورود اسلام این ساز جهت بقای خود در خانقاه ها بست نشست و برای بیش از ۱۳ قرن در خانقاه ها همدم دراویش شد و با ذکر و سماع آمیخته گردید. این روند تا سال ۱۳۵۳ هجری شمسی ادامه داشت تا اینکه به اهتمام محمدرضا لطفی و با زحمات بیژن کامکار این روند به پایان رسید و در این سال پس از قرن ها در اجراهای عمومی استفاده شد.