درویش در لغت به معنی فقیر و تهیدست است و در سلوک عرفانی به کسی گفته می شود که از غیر خدا به هر چه هست بی نیاز باشد. پس درویشی، گدایی نیست بلکه حصول کمال است که نتیجه اش رهایی از وابستگی به دنیا و عوارض آن و در نهایت رسیدن به مقام فنا و انفصال از هر چیزی غیر از خدا و اتصال به خدا و مرحلهٔ بقاء بالله است.
مولانا در دفتر اول مثنوی در باب دنیادوستی چنین میگوید:
چیست دنیا، از خدا غافل بُدَن نی قماش و نقده و میزان و زن
وی همچنین در باب درویشان میگوید:
کار درویشی ورای فهم تست سوی درویشی بمنگر سست سست
زآنکه درویشان ورای ملک و مال روزی دارند ژرف از ذوالجلال
از بایزید بسطامی پرسیدند که درویش کیست؟ گفت:
کسی که در کُنج دل خویش به گنجی برسد و در آن گنج گوهری یابد که آن را محبت گویند. هر که آن گوهر یافت او درویش است.