در بیان میل و ارادت و محبت و عشق:
ای درویش بدان که سالکان ذاکر چهار مرتبه اند، بعضی در مقام میل، برخی ارادت، گروهی درمرتبه محبت و برخی در مقام عشق واقع اند.
- مرتبه اول آن است که سالک به ظاهر در خلوت باشد و به زبان ذکر میگوید ولی به دل در بازار است و میخرد و میفروشد، این ذکر را اثر کمتر بود اما از فایده خالی نیست. این مرتبه همان مقام میل است.
- مرتبه دوم آن است که سالک ذکر می گوید ولی دل وی غایب است و او به تکلّف دل خود را حاضر می گرداند که بیشتر سالکان در این مرتبه اند که دل خود را به تکلّف حاضر می گردانند که این مرتبه مقام ارادت است.
- مرتبه سوم آن است که ذکر بر دل مستولی شود و همهٔ دل را فرا گیرد و ذاکر نتواند که ذکر نگوید و اگر خواهد که ساعتی به کار بیرون که ضروری باشد مشغول شود به تکلّف تواند که مشغول باشد، چنان که در مرتبه دوم به تکلّف دل خود را حاضر می گرداند. در مرتبه سوم سالک دل خود را به کار بیرونی مشغول گرداند و این مقام قرب است و این مرتبه مقام محبت است.
- مرتبه چهارم آن است که مذکور به دل مستولی شود چنان که در مرتبه سوم ذکر بر دل مستولی بود، در مرتبه چهارم مذکور بر دل مستولی شود و فرق بسیار است میان آن که نام معشوق بر دل مستولی باشد با آنکه معشوق بر دل مستولی شود. این مرتبه مقام عشق است.
ای درویش هر که خواهان صحبت کسی شد آن خواستن اول را میل و چون میل زیادت شد و مفرط گشت آن میل مفرط را ارادت گویند و چون ارادت زیادت شد و مفرط گشت آن ارادت مفرط را محبت و چون محبت زیادت شد و مفرط گشت آن محبت مفرط را عشق می گویند.
منبع:
- کتاب انسان کامل به قلم عزیز الدین نسفی